چکیده: رسیدن به یک تمدن مطلوب، مدینهی فاضله و آرمان شهر، هدف آرمانی یک نظام اجتماعی بالنده است. اما حل این معما که چه مؤلفهها و شاخصههایی بسترساز این تمدن است و آیا در قرآن کریم، به این مسئله پرداخته شده یا نه، پرسشی جدّی است که باید به آن پاسخ داده شود. در نگاهی کلی به تمدن مطلوب قرآنی، دو گروه عناصر اساسی با تعریف و جایگاهی ویژه ایفای نقش مینمایند. از سویی تمامی مظاهر مادی و اسباب سختافزاری و نعمتهای دنیوی با انگارهی «طیبات»، به عنوان اهداف میانی و ابزار حرکت انسان به سوی افقهای برتر، دارای ارزش است (و نه آنکه مطرود باشد) و از سوی دیگر، ارزشهایی قرار دارد که مربوط به بُعد حقیقی وجود انسان و بخش نرمافزاری حیات مطلوب و انسانی اوست که از آن تعبیر به «فرامادّی» شده است. مؤلفههایی چون: باور توحیدی، معادمحوری، عدالت، آزادی، امنیت، وحدتگرایی، اخلاقمداری، راهبری مصلحان اجتماعی، حقیقت گرایی و برابریگرایی که منشأ زیست هدفمند انسان است.